صلای عشق

گفتا امام هر كه ندارد نواي ما

بيرون كشد گليم خود از نينواي ما

ما را هواي ملكت دار مجاز نيست

اين خود حقيقتي است كه داند خداي ما

هر كس كه با من است نصيبش شهادت است

ورنه روند و كس نشود مبتلاي ما

فردا صلاي عشق به عشاق در دهند

غوغاست تا به ظهر در اين كربلاي ما

اينجا نه جاي بوالهوسان است، اي گروه

معراج عاشقان بود و هم مناي ما
                                                           
از سر لجام بيعتتان وا گرفته‌ام

بي وقفه بگذريد ز دولت سراي ما

بد بخت آنكه ماند و نايد به ياريم

چون بشنود ز حنجر خشكم نواي ما

ما را خود التفات به كس جز خداي نيست

راهي است پر زخون همه جا پا به پاي ما

سهل است اگر به لّجة خون دست و پا زنم

ما را ديت خدا بود و خون بهاي ما

اندر مقام قرب كه افلاك جمله لاست

مات است جبرئيل ز سير هماي ما

آصف اگر اميد نجاتت بود، بدان

بايد كه خون بگريمي و گويي رثاي ما

!احمد صلاحي فيروزآبادي

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

عشق علیه السلام

د دی ۲۷ , ۱۴۰۰
اي شهسوار عرصه خرسندي ديهيم دار عرش خداوندي كوثر زلعل خشك تو مي جوشد رأست به ني نشان رضا مندي تنديس عشق و قبله گه ايثار استاد عرصه گاه هنرمندي مغلوب پيشگاه تو هر ظلمي  بگسسته قيام تو هر بندي با ا… روا ست گر كه همه عالم روي نياز […]