محله فيروزآباد  فيروزآباد يكي از محلات بسيار قديمي شهرستان ميبد به شمار مي رود واز لحاظ مساحت و جمعيت بزرگترين آبادي ميبد است.از دير باز سبك و نحوۀ عزاداري اين محل به گونه اي بوده است كه زبانزد خاص و عام بوده و اين محل ميزبان زنان و مردان زيادي […]

وقتي زليخا سيرتان از حسرت عشق پيراهن هفتاد و دو يوسف دريدند وقتي به جرم عشق بازي با خداوند پروانه سان عشاق رادر خون كشيدند وقتي سپاه كفر كيش ناجوا نمرد كفتار گونان شيرها را سر بريدند وقتي سواران از براي لذت جنگ با اسب روي پيكر قاسم دويدند وقتي […]

اي شهسوار عرصه خرسندي ديهيم دار عرش خداوندي كوثر زلعل خشك تو مي جوشد رأست به ني نشان رضا مندي تنديس عشق و قبله گه ايثار استاد عرصه گاه هنرمندي مغلوب پيشگاه تو هر ظلمي  بگسسته قيام تو هر بندي با ا… روا ست گر كه همه عالم روي نياز […]

گفتا امام هر كه ندارد نواي ما بيرون كشد گليم خود از نينواي ما ما را هواي ملكت دار مجاز نيست اين خود حقيقتي است كه داند خداي ما هر كس كه با من است نصيبش شهادت است ورنه روند و كس نشود مبتلاي ما فردا صلاي عشق به عشاق […]

از باغ شنيديم چو بوي گل سرخ سجاده كشيديم بسوي گل سرخ همراه نسيم يك نفس گل ديديم چون ديده گشوديم به روي گل سرخ مست از مي وحدتيم و پيمانه به دست بر دوش گرفتيم سبوي گل سرخ سبز از چه نباشيم سرا پا به حضور در خلوت گل […]

توسپهراختر قالو بلايي ياحسين سرور سردادگان كربلايي يا حسين سر نمي دادي اگر ، سردار استبدادگر در جهان ميكرد بر ما ، من و مايي ياحسين ديگر انديشان عالم با شما در ارتباط نيست در سر دادن ، آنان را ابايي يا حسين رهروي كو را قدم باشد به جاي […]

خواب ديدم كه مرده بودم من جز گناهان نبرده بودم من چون مرا غسل و هم كفن كردند جامه مرگ را به تن كردند روي دستان مردم نالان بدنم رفت تا به قبرستان يك نفر گفت سال دارد اين؟                                                            ديگري گفت مال دارد اين؟ بغض اندر گلو شكستم من ناله […]

گرفته حيطه صحرا تمام خيل سپاه و ماه در پس ابري سياه كرده پناه زمين و ماه و فلك جمله در تب و تابند مخدّرات حرم تشنه كام در خوابند هواي كرب و بلا گرم و خشك و سوزان است به راه خون خدا خون عشق جوشان است به يك […]