نواي طبل و دهل در عزاي خسرودين

* طبال بزن طبل….

* مطرب بزن تو طبل و توساقي بيار مي

* صداي طبل فرنگي رسيده در گوشم

* طبال هي طبال هي

* ايا گروه شما ترك خرّمي سازيد

نقاره­خانه به نام يزيد بنوازيد

* به روي استر عريان سواره

جلو لشگر عقب كوس و نقاره

شايد شنيدن اين اشعار در تعزيه­ها و نواختن طبل و دهل و سنج و شيپور يكي از بهترين عواملي بود كه مرا واداشت كه در رابطه با اين موضوع حساس شده و نتيجه اين حساسيت نوشتن اين نوشتار بس اندك بود.

طبل از قديم­الايام وسيله­اي روحيه­ساز براي سربازان جنگي و همچنين وسيله­اي براي خبررساني و اعلام موضوعات و به قول قدما ((جارزدن)) بوده است.

پادشاهان قديم هميشه افرادي را دركاخ و حوزه سلطنت خود آموزش داده و اين افراد به عنوان طبّال در خدمت شاه بودند نواختن طبل و دهل براي مناسبتهاي مختلف افرادي مختلف را هم مي­طلبيد. براي نواختن طبلهايي كه اعلام مراسمهاي شادي بود اغلب جواناني خوشرو و زيبا و براي اعلان جنگ و مقابله با دشمنان از سربازان و يا طبالهايي كه داراي چهره­اي خشن­تر بودند استفاده مي­شده است. كم­كم طبل جاي خود را باز كرده ودر كليه مراسمات از جمله جنگ، عروسي و مهماني­هاي پادشاهان و اشراف و حتي مراسم­ خاكسپاري مردگان و بعدها در مراسم­ مذهبي وارد شده است در اين مقوله ما به بررسي نواي طبل و دهل و چگونگي ساخت طبلهاي سنتي در شهرستان میبد اشاره مي­كنيم.

از همان شروع مراسم­ مذهبي براي اهل بيت(ع) و مخصوصاً عزاداريهاي محرم براي سالار شهيدان و به تبع نواختن طبل و دهل در جنگ و نقل از تواريخ و مقتل­ها، اين سنت در مراسم تعزيه و هيئات مذهبي شكل گرفت. شور و هيجان و عشق عجيبي كه در ايام محرّم در مردم پيدا مي­شود شايد مرهون بعضي نواهاست كه يك از آنها نواختن طبل و دهل و شيپور است.

يك طبل تشكيل شده از قسمتهاي مختلفي است:

  1. دايره­اي كه جنس آن از آهن و چوب(قديم) و امروزه ورقهاي گالوانيزه كه به صورت دايره درمي­آيد و به اصطلاح به آن ((عام)) مي­گويند.
  2. پوست گوسفند كه روي ((عام)) بسته مي­شود.
  3. 3-      ((عام غربال)) چوبي است به صورت دايره كه از غربالهاي محلي كه براي غربال كردن گندم و جو استفاده، مي­شده جدا مي­شود.
  4. 4-      ((رود)) يا همان روده گوسفند كه در وسط پوست و زير عام بسته مي­شود.
  5. چوب طبل و دهل كه اين دو با هم فرق دارد.

چوب طبل دو عدد چوب كوچك كه سر آن به صورت مخروطي تراشيده شده اما چوب دهل به صورت يك چوب كه سر آن پارچه يا پنبه پيچيده شده و در قديم سر آن قيماژ يا چرم گوسفند و پنبه مي­بستند

  • بند:  که معمولا از تسمه چرم یا طناب نخی است و برای حمل کردن طبل در مواقع نواختن از آن استفاده می‌گردد و به دو طرف طبل یا دهل بسته می‌شود.

طريقه بستن يك طبل:

ابتدا پوست گوسفند را با همان حالت اوليه كه از بدن گوسفند جدا شده بدون جداكردن پشمها به ديوار كوبيده (البته اطراف پوست بايد كشيده شود تا خشك شود) در مرحله بعدي پوست خشك شده را در آب قرار داده تا كمي ملايم شود و با كارد يا شيشه يا تيغ پشمها را جدا مي­كنند به طوري كه پوست آسيبي نبيند. بعد ((عام)) را روي زمين نهاده و پوست را در حالي كه مرطوب بوده دور عام انداخته و بوسيله پارچه يا نخ لبه­هاي پوست را روي لبه­هاي (عام غربال) كه بر لبه (عام طبل) افتاده مي­بندند و ((البته بايد در نظر داشت كه پوست در ابتدا به صورت شل بسته مي­شود تا لبه­هاي آن خشك شود در طول مدتي كه لبه­هاي پوست خشك مي­شود وسط پوست را مرطوب نگه مي­دارند و سنگ يا شيء ديگر روي پوست مي­گذارند.

وقتي لبه­ها خشك شد اطراف آنرا ميخهاي ريز مي­كوبند و ميخها پوست را به عام غربال و عام طبل اتصال مي­كند براي چسباندن عام غربال را به عام طبل در قديم از ((سريشم)) و امروزه از چسب چوب استفاده مي­كنند.

روده گوسفند بين پوست و عام را از زير عام رد مي­كنند اين كار باعث زيباترشدن صداي طبل مي­شود و گوشخراش بودن آن را از بين مي­برد در طبل­هاي پلاستيكي امروزي از يك فنر به جاي ((رود)) استفاده مي­شود كه البته صداي گوشخراش آن از بين نمي­رود و آلودگي صوتي عجيبي فراهم مي­سازد.

در پايان كار در دو طرف عام طنابي بسته مي­شود براي انداختن به گردن يا دور كمر و چوب طبل هم توسط خراطان تراشيده مي­شود پس از خشك شدن پوست، طبل محكم شده و آماده­ست.

در تغيير فصول هرازچندگاهي پوست طبل را آب پاشيده و مرطوب مي­كنند. نواختن طبل امروزه تقريباً با نواهاي يكسان است ولي در قديم براي هر مناسبتي طبلي مخصوص مي­نواختند طبل نوا، طبل لالايي، طبل عزا، طبل بشارت و … از نواختهاي عمده طبّالها بود.

امروزه با روي كار آمدن طبلهاي پلاستيكي و سنجهاي مختلف و شيپورهاي گوناگون، رسوم و برنامه­هاي طبالهاي قديمي به فراموشي سپرده شده است اما به خاطر داشته باشيم كه همين افراد بودند كه با زحمات خود و عشق و علاقه خود نسلهايي را پروردند كه عاشق اهل بيت و ائمه اطهار بودند.

در پايان از راهنمائي­هاي پيرغلام اهل بيت و كسي كه در اين مقوله اطلاعات فراواني دارد جناب آقاي مشهدي­زاده تشكر مي­كنم.

((حبيب خشايي))

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

اني سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم

د دی ۲۷ , ۱۴۰۰
فجر صادق دميد و مؤذن آسماني در ميان زمين و آسمان ندا در داد ((سبوح قدوس رب الملائكته و الروح )) امام به نماز فجر استاد و اصحاب به او اقتدا كردند و ظاهر وباطن و اول آخر بهم پيوست. اكنون امام در برابر تاريخ ايستاده و به صفوف لشكريان […]