از نسل ستارها
خوب ِ همه ي هزاره هايي عباس | سرشارتر از اشاره هايي عباس |
از طايفه ي ستاره هايي عباس | زيبا بودي، ماه صدايت كردند |
اصالت خورشيد
آبّي تمام زردهايي عباس | خورشيد تمام سردهايي عباس |
داروي تمام دردهايي عباس | بگذار اصالت تو را فاش كنم : |
سيده اعظم جلال زاده ميبدي
گل شهادت
بر روي بدن گُل شهادت دارد | با هر كه نشستم او ارادت دارد |
پيشاني من به مهر عادت دارد | صد بار به هر زبان به تو مي گويم |
زهره السادات جلال زاده ميبدي
دريا دلان
يك طرف نامرد مردم يك طرف مردان مرد | لحظه ها در اضطراب و سينه ها لبريز درد |
پيكر دريا دلان و دشت خونين نبرد | چشم هاي خون فشان و پهنه ي خونين دشت |
جلال ميرزاپور« مخلص ميبدي»
بزم حسيني
ز چهرهها همه آثار عشق معلوم است | اگر چه ديده ز ديدار دوست محروم است |
كه شمع انجمن ما حسين مظلوم است | صبا ز لطف به پروانگان شيفته گوي سيد محمد پزشكي اردكاني |
دستان خدايي
مي گفت حسين و هستي اش گم مي كرد | دستان خدايي اش تبسّم مي كرد |
سرمستي خود فداي مردم مي كرد | با ياد حسين در شب عاشورا |
اشرف دهقاني