پس از قبول اسلام، ايرانيان به جهت نيازهاي ديني و دنيوي و ترديدي كه در جايز بودن استعمال خط و زبان دين زرتشت برايشان بوجود آمده بود، به آموختن زبان عربي پرداختند. اين وضع تا قرن سوّم ادامه داشت و در اين مدّت شعرا به اين زبان شعر مي سرودند. امّا مردم ايران در هر شهر و ولايتي به زبان خودشان صحبت مي كردند. در ري، اصفهان و همدان زبان پهلوي رايج بود. در خراسان و بلخ زبان دري رواج داشت. مردم طبرستان به زبان طبري و خوارزميان به زبان خوارزمي سخن ميگفتند. امّا در قرن سوّم زبان دري بر ديگر زبانهاي ايراني پيشي گرفت و زبان ادبي و رسمي تلقّي گرديد و به تدريج آثاري به اين زبان به وجود آمد. تعيين اوّلين شاعر در زبان فارسي، همانند هر زبان ديگري ممكن نيست. در زبان عربي اولين شعر را به حضرت آدم نسبت ميدهند. مسعودي در «مروج الذهب» اين شعر را آورده و مي نويسد: گويا اين شعر را حضرت آدم در رثاي پسرش هابيل سروده است. و امّا در زبان فارسي، اوّلين شعر را به بهرام گور نسبت داده اند. شمس قيس رازي در «المعجم في معايير أشعار العجم»، اوّلين شاعر پارسي گوي را ابوحفص سُغدي ميداند. مولّف تاريخ سيستان مينويسد: اوّلين شعري كه به زبان پارسي سروده شده قصيدهاي از محمّد بن وصيف در مدح يعقوب ليث است. امّا از ويژگيهاي بارز شعر فارسي از ابتدا تا قرن سوّم، يكي پيدايش اوّلين اشعار فارسي به پيروي از شعر عربي و ديگري تأثير قرآن و فرهنگ اسلامي در شعر اين دوره است. آنچه از اشعار به جا مانده از اين دوره-كه حدود پنجاه بيت است و به وسيلهي «ژيلبرلازار» گردآوري و چاپ شده است- مشاهده ميشود آن است كه هيچ يك از شعراي اين دوره در زمينهي مرثيهسرايي و بازگويي حادثهي تاريخي كربلا، سخني به ميان نياورده است، كه البتّه علّت اين امر را بايد در سخت گيريهاي امرا و فرمانروايان آن روزگار جستجو كرد. تا زمان به حكومت رسيدن سلسلهي ايراني آل بويه (320-448 ق) هرگونه برپايي مجالس عزاداري سيدالشهداء ممنوع بود، امّا از اين پس مردمان جامهي سياه پوشيدند و آزادانه به سوگواري و برپايي مجالس عزاي سرور و سالار شهيدان پرداختند. اين حركت در مدّت زمان كوتاهي در ايران نيز رواج يافت و اندك اندك ادب پارسي را نيز در برگرفت. آنچنانكه از متون تاريخي بر ميآيد، ابوالحسن كسايي مروزي، شاعر پرآوازهي قرن چهارم هجري اوّلين كسي است كه در زبان پارسي به سرودن مرثيه پرداخته و قصيدهي او- هر چند شعري ناپخته و ابتدايي است- امّا كهنترين سوگنامهي كربلاست. يكي ديگر از شعرايي كه به طور رسمي، اشعاري در منقبت امام حسين(ع) به فارسي سروده، حكيم ثنايي غزنوي(متوفي به سال 535 ه.ق) است. ثنايي در حديقه الحديقه حدود هشتاد بيت در توصيف كربلا و چگونگي شهادت آن حضرت آورده است. از ديگر سخن سرايان سده ششم هجري كه به سرودن مرثيهي امام حسين(ع) پرداخته، قوامي رازي (متوفي به سال 560 ه.ق) است. وي شاعري شيعي مذهب بوده است و برخي او را اوّلين مرثيهپرداز در سوگ سيدالشهداء(ع) ميدانند كه با توجّه به آنچه گفته شد، اين سخن درست نمينمايد. امّا بعد از اين شعرا بايد از سيف فرغاني نام برد. وي شاعري سنّي مذهب بوده و در قرن هفتم و هشتم ميزيسته امّا با اين همه اشعار سوزناكي در مصيبت امام حسين(ع)دارد:
اي قوم در اين عزا بگرييد بركشتهي كربلا بگرييد
از خون جگر سرشك سازيد بهردل مصطفي بگرييد
دل خستهي ماتم حسينيد اي خسته دلان، هلا بگرييد
از ديگر شعراي قرن هشتم ميتوان از خواجويكرماني، ابن يمين فريومدي و سلمان ساوجي نام برد كه اشعاري چند در مراثي امام حسين(ع) دارند. از بزرگترين شعراي قرن نهم ابن حسام است كه علاوه بر منظومهي خاوران نامه در توصيف شجاعات حضرت علي(ع)، ديواني در مدح و منقبت پيامبر اسلام و حضرت علي(ع) و اشعاري در سوگ امام حسين(ع) دارد. از قرن نهم و اوايل قرن دهم گرايش به سرودن اشعار مذهبي در نزد شعرا، شدّت بيشتري گرفت و سروده ها و منظومههاي يكدست و يكپارچهاي در اين زمينه بوجود آمد. اين حركت كه از قرون گذشته در زمينهي شعر آغاز شده بود در اين دوره به قلمروي نثر راه يافت. در آغاز سدهي دهم كتاب روضهالشهداء كه يكي از پرآوازه ترين كتب فارسي به نثر در زمينهي واقعهي كربلاست، به قلم كمال الدين ملاحسين واعظ كاشفي به رشتهي تحرير درآمد. در سدهي دهم با روي كار آمدن صفويان و گرايش شديد آنان به آموزههاي ديني اين روند شتاب بيشتري گرفت و عشق و ارادت شعرا و نويسندگان به خاندان عصمت و طهارت و ذكر مراثي آن حضرات به خصوص سرور و سالار شهيدان حضرت اباعبدا… الحسين(ع) هر روز و هر روز بيشتر شد و هر چه مي گذرد بر شدت آن افزوده ميگردد. بر اساس آنچه تاكنون گفته شد از زمان آلبويه بسياري از افراد در سوگ امام حسين(ع) دست به قلم برده و يا شعري سرودهاند، امّا هيچ يك توفيق محتشم كاشاني را نداشتند و كلامشان چونان سخن او بر دل و جان نمينشيند. گويي اين همه آمدهاند تا ديواني بيافرينند سرشار از عشق و دلدادگي كه زيباترين چامهي آنرا محتشم، چونان مرغي خوش سخن نغمهپردازي كرده است.
!سيدمهدي پورجعفري فيروزآبادي