یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا

هلال ماه محرم دوباره در آسمان پیدا شد و گویا خمیدگی پشت هلال از مصیبت عظمای شهادت امام حسین (ع) و یاران با وفایش در عاشورای سال 61 هجری، تمثیلی از خمیدگی پشت سوگواران حضرتش که صدها سال است حرارت قتل حسین (ع) دلها و جانشان را به آتش می کشد و این شعله ای است که تا ابد زبانه خواهد کشید و حرارتی است که سرد نخواهد شد.
به پا داشتن عزای سالار شهیدان در بین شیعیان یک فرهنگ ارزشمند است و صد البته این فرهنگ در شهرستان میبد بسیار دیرپاست و در بعضی از محلات میبد دیرپایی این فرهنگ صدها ساله است. گویی که نام حسین (ع) و داغ شهادت حضرتش با شیر و خون مردمانش آمیخته است و نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شده و به ما رسیده است. محلّه خانقاه در آسمان پرستاره میبد همچنان پر شور و پر حرارت می درخشد و پیران و جوانان و زنان و مردان و کودکان این کهن محله کهن شهر میبد نه تنها در عزای ائمه معصومین (علیهم السلام) به ویژه حسین شهید (ع) محزونند که در شادیهای ائمه (ع) نیز سرآمد و نمونه هستند.
حرکت بسیار ارزشمند نشریه ولایی هلال غم در معرفی جنبه ها و زوایای گوناگون عشق و ارادت میبدیها به امام حسین (ع) و حماسه تاریخ ساز و جاودانه حضرتش امسال عزاداری در خانقاه را در مرکز ثقل توجه خویش قرار داده و حقیر نیز در اجابت دعوت دوستان خوبم مقاله «نقدی کوتاه بر چگونگی اجرای شبیه مختار» را که تلخیص و انتخابی است از بخش کوتاهی از پایان نامه کارشناسی ارشدم (با عنوان تعزیه در میبد) تقدیم می کنم به همه کسانی که از کودکی نامشان را همراه با محرم و عزای امام (ع) شنیده ام. به مرحوم حاج محمود صفدری زاده، مرحوم حاج محمد بداغ آبادی، مرحوم حاج ابوالحسن برزگری، مرحوم حاج علی اسماعیل، مرحوم حاج ابوطالب بداغ آبادی، مرحوم حاج قاسم مصدق، مرحوم حاج عباس مرادی، مرحوم سید رسول برزگری، مرحوم محمد تقی خلیلی نسب، مرحوم محمود طالبی، مرحوم حاج علیرضا برزگری و همه بزرگترها و کوچکترهایی که امسال نیز به عشق ارباب اشک می ریزند.
نقدی کوتاه بر چگونگی اجرای شبیه مختار در میبد
در میبد شبیه خوانی شادی آور در کنار تعزیه های غم انگیز رواج داشته و دارد مجالسی نظیر خروج مختار، زُهری، باغبان، فتح خیبر، امیر تیمور و … که در نوشتار پیش روی تنها به مقدماتی پیرامون اجرا و بازخوانی مجلس خروج مختار پرداخته می شود.
امروزه به جز مواقع اصلی عزا تقریباً در بقیه ایام، مجلس خروج مختار در میبد اجرا می شود ولی سابق بر این در روز چهاردهم نوروز این مجلس به شکل خاصی به اجرا در می آمد که از نظر ترکیب آیین های سنتی و مذهبی نمونه خوبی به شمار می رفت.
در این روز عده زیادی از جوانان و نوجوانان محل سوار بر سی چهل شتر که به نحو زیبایی با منگوله و زنگوله های متعددی آنها را تزئین کرده بودند و در پیشاپیش آنها شبیه مختار سوار بر اسب سیاهی حرکت می کرد و در حالیکه شبیه عمر سعد را با صورت سیاه وارونه سوار بر گاو نری کرده بودند، کوچه های محل را دور زده و حتی به محلات همسایه سر می زدند و مردم دسته به دسته بر سر بام و برزن به تماشای آنها می نشستند این مراسم که همراه با ضربات طبل های بزرگ و لودگی های شبیه خوان عمر سعد بود شور و شعف وصف ناپذیری در تماشاچیان ایجاد می کرد. این گشت و گذار تقریباً دو سه ساعت طول می کشید و کاروان پس از گذشتن از کوچه ها و محلات مختلف میبد به حسینیه باز می گشت و تعزیه با فرمان مختار و غریو طبل و شیپورها آغاز می شد.
محمد سعید جانب اللهی محقق و پژوهشگر ارزشمند میبدی در مقاله ای تحت عنوان (مردم شناسی، سی نکته) چاپ شده در ماهنامه سایه بان شماره هفت مفصلاً جریان بالا را توضیح داده است. وی پس از این توضیحات شرح ماوقع مجلس مختار را می دهد و در جایی به بخشی از گفتگوی طنز گونه شمر (دایی محمد) و مختار (حسن ملاکاظم) می پردازد که با بدیهه گویی و طنز پردازی خاصی سعی در خنداندن مردم داشتند.
« مختار: تو شمری؟
دایی محمد: نه بالله پیرم شمر بوده.
مختار: پَه تو پسر شمری؟
دایی محمد: نه پیر شمرم.
مختار: بالاخره پیرد شمر بود یا پیر شمری؟
دایی محمد: بالله هیشتاش.
مختار: په تو کی هستی؟
دایی محمد: به من مگن منگر ترا به خدا من گرم؟
مختار: تو صحرای کربلا رفته بودی چکار کنی؟
دایی محمد: رفته بودم او رقم کنم.
مختار: تو قاتل امام حسینی؟
دایی محمد: جد و آبادِد قاتل امام حسینند.
مختار: دستور می دهم تو را در دیگ آب جوش بیاندازند.
دایی محمد : نه با… این کار نکن، تنبونم خیس میشه و اونجام میسوزه.
مختار: اگر راستش بگی تو صحرای کربلا چه کار می کردی ولت می کنم.
دایی محمد: با… من اونجا نبودم آنروز رفته بودم قلعه آش حسین بگیرم.»
این مکالمه و نظایر آن که در شبیه مختار اتفاق می افتاد نشان می دهد که قصد، خنداندن مردم بوده است. این شبیه در واقع یک نمایش کمی است، برای مردمی که در طول ایام عزاداری به خاطر جنایات عوامل بنی امیه اشک ریخته بودند و اکنون با شور و شعف شاهد مجازات عاملان جنایت کربلا می شدند و بدین وسیله عقده های دل خود را خالی می کردند. مختار با انتقام از قاتلان امام حسین (ع) و همراهانش عطش انتقام مردم را فرو می نشاند و به وعده خدا مبنی بر غلبه خون بر شمشیر عینیت می بخشد. این نکته از شبیه مختار در قالب تئاتر درمانی (پسیکو درام) نیز قابل بررسی است که خود می تواند موضوع مقاله جداگانه ای باشد.
امروزه فردی به نام اکبر معروف به هفت لیتری سر دسته لوده ها و مسخره های شبیه مختار است او که تخصص و مهارت عجیبی در بداهه گویی و مسخره گی و خنداندن مردم دارد هر دفعه با لباس صنف خاصی از کسبه در میدان حاضر می شود و با حضور ذهن زیادی ضمن پیش بردن ماجرای شبیه مسائل و مشکلات و خلافکاریهای آن صنف خاص را به مسخره می گیرد. جانب اللهی در جایی از مقاله می نویسد:
« دایی محمد هر بار در هیأت جدیدی به میدان می آید. یکبار در لباس و ابزار کار نانوا یعنی که قاتل در اصل نانوا بوده است، یکبار در لباس و با بیل و کلنگ مقنی گری بار دیگر در هیأت لباس کشاورز و آبیار و غیره. مثلاً وقتی در لباس نانوا به میدان آمد در حالیکه وانمود می کرد مشغول پختن نان است دست در بینی می کرد یا تن میخاراند و با همان دست خمیر را روی نان بنده پهن می کرد.»
از محققی مثل جانب اللهی بعید است چنین اشتباهی مرتکب شود و این تلقی را داشته باشد که نشان دادن اصناف گوناگون به معنی اینست که قاتل در اصل نانوا بوده است و یا … در حالیکه در شبیه مختار ماجرا به این صورت اتفاق می افتد که قاتل یا قاتلین شهدای کربلا هر دفعه به لباس صنفی از اصناف در می آیند تا از مأموران مختار مخفی شده و بدین وسیله جان خود را نجات دهند کما اینکه هر دفعه که قاتلی گیر می افتد کسان دیگری که همراه او دستگیر می شوند و بی گناه هستند آزاد می شوند و همین عده دفعه بعد با لباس صنفی دیگر و در هیأتی تازه به صحنه باز می گردند .
انشاءالله در صورتی که توفیق باشد متن کامل این پایان نامه منتشر خواهد شد.

پی نوشت ها:

  1. پیامبر ( صلی الله علیه و آله ): ان القتل الحسین حراره فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابدا. قتل حسین (ع) آتشی در دل مؤمنان انداخته است که هرگز سرد نخواهد شد. ( مستدرک الوسائل – ج 10 – ص 318)
  2. قال الامام علی (ع): ان الله عزّوجل ، اطلع علی الارض، فاختارنا و اختارلنا شیعه ینصروننا و یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا و یندلون انفسهم و اموالهم فینا اولئک منا و معادهم الینا.
    امام علی (ع) فرمود: خداوند متعال، بر زمین نظاره کرد پس ما را برگزید و برای ما شیعه ای برگزید که ما را یاری می کنند و برای شادی ما شاد می شوند و برای اندوه ما غمناک می شوند و مال و جان خود را در راه ما بذل می کنند . آنان از مایند و بازگشت شان به سوی ما است .( جامع الاخیار، ص 508، ح 1410 )
    3 . Piyar = پدر.
    4 . Pa = پس.
    5 . M’angar = محمد گر.
    6 . Ow = آب و آب رقم کردن در اصل به معنای اندازه گیری حجم آب با وسیله ای به نام رقم است. ولی در اصطلاح در مورد کسی که دنبال کار بیهوده ای می رود به کار می رود.
    7 . Jadd – Oabadd = جد و آباد تو.
    8 . قلعه یکی از محلات فیروز آباد میبد است.
  3. آش حسین نوعی آش نذری است که با بلغور گندم و گوشت گوسفند در ایام محرم به خصوص شب تاسوعا و عاشورا می پزند.
    10 . جانب اللهی محمد سعید، مقالة مردم شناسی ( سی نکته )، ماهنامة سایه بان ، شماره 7، نیمه اول فروردین 81 .
    11 . همان .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

مرغ ها چاق می شوند؟!!!

س دی ۲۸ , ۱۴۰۰
وارد آنجا که شدم، زن و مرد و ثروتمند و فقیر با هم یکی بودند. بی حرمتی به اربابم نباشد، انگار حسینیه محل عروسی است که ما به آن عزاداری می گوییم. مردی که تا دیروز از نداشتن غذا داشت می مرد، حال با بهترین لباس و بهترین ماشین، دستان […]