منشور عشق

توسپهراختر قالو بلايي ياحسين

سرور سردادگان كربلايي يا حسين

سر نمي دادي اگر ، سردار استبدادگر

در جهان ميكرد بر ما ، من و مايي ياحسين

ديگر انديشان عالم با شما در ارتباط

نيست در سر دادن ، آنان را ابايي يا حسين

رهروي كو را قدم باشد به جاي پاي تو

خوب ميداند چه نيكو رهنمايي ياحسين

آن اناالحق گوي دريا دل سر دار فنا

سر سويدا داشت از خود بر خود ، آيي ياحسين
اي كه چون خورشيد شد رخشنده در عالم سرتفرقدان فرق فخاران رايي ياحسين

خيل مژگان شد به هم ديدم به ديد ديگري

با نظر بازان عالم آشنايي يا حسين

با صفا آن كعبه و كوي تو كم از مروه نيست

ليك دارد اين صفا ديگر صفايي يا حسين

مانده بر جا از تو منشوري ز عشق وعاشقي

در جهان خوش مينمايد خود نمايي ياحسين

مات ميماند شفيق از كيش نيش خامه اش

درگه مدحت سرايي بر شمايي يا حسين

! ميرزا حسين شفيق ميبدي

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

سقای بی آب

د دی ۲۷ , ۱۴۰۰
سقایم و بی آب خدایا چه کنم لب تشنه ام و کنار دریا چه کنم بی دستم و بی چشمم و بی مشک و علم شرمنده ام از حسینِ زهرا چه کنم ! جلال بهشتی فیروزآبادی

شاید برای شما جالب باشد