فرهنگ واژه‌هاي عاشورا در ميبد

اسباب شبيه خواني  

زوبين: ZOOBIN

نيزه ي كوتاه كه هنگام جنگ به طرف دشمن پرتاب مي كردند.

سنان: CENAN

سرنيزه، قطعه‌ي فلزي نوك تيز كه بر سر چوب دستي يا نيزه نصب مي شود.

جوشن:JOSHAN  زره، درع

زره ، درع : زره جامه‌ي جنگي با آستين كوتاه كه از حلقه هاي ريزفولاد بافته مي شد، و در هنگام جنگ روي لباسهاي ديگر به تن مي كردند.

كلاهخود (خود ): KOLLAHKHOD

كلاه آهني كه در هنگام جنگ برسرمي گذارند.

سپر: CEPAR

وسيله‌اي كه هنگام جنگ باخود برمي‌داشتند و هنگام نبرد روي سر يا سينه‌ي خود مي‌گرفتند تا از شمشير و نيزه دشمن در امان باشند و آنرا  از پوست كرگدن يا گاوميش يا ازفلز مي‌ساختند.

خنجر: KHANJAR

حربه اي است بُرنده به اندازه كارد كه هر دودم آن تيزباشد‌. در عربي نيز به همين نام خوانده مي شود.

تبرزين: TABARZIN

نوعي از سلاح به شكل تبر، با دسته‌ي آهني كه در قديم به كار مي‌بردند و در جلوي زين اسب آويزان مي‌كردند و اكنون بعضي از درويشان به دست مي گيرند.

كشكول: KASHKOOL

ظرفي كه درويشان دوره گرد به شانه ياساق دست خود آويزان مي‌كنند و از پوست ميوه‌اي شيبه به نارگيل كه در هندوستان بدست مي‌آيد، ساخته مي شود. از فلز و سفال هم درست مي كنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

غنچه‌ای که هرگز باز نشد

د دی ۲۷ , ۱۴۰۰
امسال از در و دیوار مکه رایحه دل‌انگیز پیامبر به مشام می‌رسید تو گویی بار دیگر رسول خدا پای به صحرای عرفه گذاشته اما چه سود که یزیدیان زمان تاب تحمل این بوی خوش را نداشتند و چون حکومت خود را از دست داده می‌دیدند کمر به قتل ذریه پاک […]