شاید جسارت است تماشای چشم تو | جایی که ماه سجده کند پای چشم تو |
جایی که مهر وقت قنوتش نظر کند | تا نفخ صور بر قد و بالای چشم تو |
اما کنار ساحل تنهایی ام هنوز | عاشق نشسته ام به تمنّای چشم تو |
بال خیال مرکب اندیشه می کنم | پر می کشم به عالم رؤیای چشم تو |
می بینم اینکه: شعله ترین آه می کشد | قلب فرات بر لب دریای چشم تو |
من هم به سوگواری دست تو می روم | شاید رسم به وسعت فردای چشم تو |
مثل (امید) خسته دخیل نوازش است | قلبم همیشه پای غزل های چشم تو |
سید فضل ا… طباطبایی ندوشن (امید)