عزاداری محرم بزرگداشت حادثه عظیم عاشورا و نشانه اعلام وفاداری به آرمانهای بلند امام حسین(ع) میباشد با مروری بر این حرکت ارزشی که قدمتی چهارده قرنی دارد میتوان از لحاظ تأثیرپذیری از این حادثه و آرمانخواهی آن را به دو دسته تقسیمنمود
دسته اول: عزاداریهای با تاثیراتی زودگذر
در این نوع عزاداریها هدف تنها گریستن بر مظلومیت امام حسین(ع)، یاران و اهل بیتش است و تکیه برپاکنندگان، نوحهسرایان و عزاداران تنها به جنبه مصیبتی عاشورا میباشد لذا تمام برنامهریزیها و تلاشها برای گریستن و گریاندن است و بس و با پایان یافتن ایام عزا همه چیز به پایان میرسد.
دسته دوم: عزاداریهایی با تأثیراتی مشهود و ماندگار در جامعه
در این نوع عزاداریها علاوه بر جنبه مصیبتی عاشورا به جنبههای دیگر این حادثه نیز توجه میشود و این نوع مجالس موجب آگاهیبخشی به جامعه و ایجاد روحیه آرمانخواهی و تحرک بیشتر برای داشتن جامعهای بهتر میشود.
لذا همواره این نوع عزاداریها مخالفانی داشته و دستگاههای حکومتی مانع برپایی چنین مجالسی میشدند و برپاکنندگان و عزاداران همواره مورد اذیت و آزار قرار میگرفتند که ما در زمانه خود در طول دوران شکلگیری انقلاب و بعد از آن در دوران دفاع مقدس تاثیر و نقش این نوع عزاداریها را به وضوح شاهد بودهایم و به فرموده حضرت امام(ره) هرچه داریم از همین محرم و صفر بودهاست.
بحث ما در مورد نوع عزاداریها در دو دهه گذشته است که با کمی دقت متأسفانه متوجه میشویم در دو دهه گذشته عزاداریهای ما رنگ و بوی دسته اول را پیدا نمودهاست تعدد دستهجات و هیأت، توجه به ظواهر و دور شدن از محتوا، اصل قراردادن گریاندن و گریستن آن هم با نوعی رقابت، عدم حضور یا حضور کمرنگ مبلغان و تبیینکنندگان آرمانهای عاشورا از جمله مشخصههای عزاداریهای ما میباشد.
آیا نهضت عظیم عاشورا تنها برای دوران مبارزه و جنگ جنبه و الگوپذیری داشت و برای شرائط و جامعه امروز پیام و آرمانی ندارد یا اینکه ما در الگوپذیری صحیح از حادثه عاشورا کوتاهی میکنیم پیداست که این کوتاهی ما است و نهضت عاشورا نهضتی پویا و آرمانگرا در همه عرصهها و شرائط است.
براستی مقصر کیست؟ اشکال از کجاست و چگونه باید این روند را بهبود بخشید اگر به عزاداریهایمان و آرمانهای بلند عاشورا نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که بین روح حاکم بر عزاداریهای ما و آرمانهای عاشورا چه تناسبی وجود دارد در این جا به چند نمونه اشاره و بسنده میکنیم
در حادثه عاشورا حریم و خرمت زنان و دختران از اهمیت ویژهای برخوردار بود هم از چشم نامحرمان محفوظ بودند و هم جان آنها در امان بود اما در عزاداریهای ما برای حضور زنان و دختران حریمها و حرمتها آنطورکه باید و شاید رعایت نمیشود آیا نمیشود مکانهای خاصی برای عزاداری خانمها در نظر گرفتهشود تا هم استفاده و بهره آنها از عزاداریها بیشتر شود و هم حریمها رعایت شود.
در عاشورا کودکان از توجه ویژهای از سوی بزرگترها برخوردار بودند و حتی از سهم آب خود به نفع کودکان میگذشتند و کودکان در اولویت بودند اما در عزاداریهای ما در هنگام پذیرایی این بزرگترها هستند که بر کودکان اولویت دارند و حتی در بعضی موارد برخوردهای نامناسبی هم با آنان صورت میگیرد.
در عاشورا عقل و منطق و بالاتر از آن عشق بر روابط حاکم بود لذا هم خود را فدای دیگران میکردند و تمام تلاش برای مقدم داشتن دیگران بر خود بود اما در عزاداریهای ما بیشتر تعصبات و احساسات حاکم است و ما را به تقدم خود و خودی بر دیگران سوق میدهد و هم تلاش برای برتر و بهتر نشان دادن خود بر دیگران است.
در عاشورا نماز جایگاه خاصی داشت و حتی ظهر عاشورا در بحبوحه جنگ نماز به جماعت اقامه شد و جنگ تحتالشعاع نماز قرارگرفت اما در عزاداریهای ما این نماز است که تحتالشعاع عزاداری قرار میگیرد طول کشیدن عزاداریها تا پاسی از شب فرصت نماز صبح را از عزاداران میگیرد و بعضیها درگیر شدن کارهای هیئت فرصت نماز خواندن را از آنها میگیرد.
به امید اینکه روزی همه ما که در پاسداشت نهضت عاشورا وظیفه سنگین و پر اجر داریم وظائفمان را بشناسیم و دینمان را به شهداء کربلا خصوصاً ابا عبداللهالحسین ادا نمائیم و در زمره یاریکنندگان امام حسین(ع) در این زمانه باشیم.