اسب ، نمادی از عزاداری است اما…

اسب و شمشیر دو نمادی از نمادهای عزاداری است که از قدیم الایام با عزاداری های سالار شهیدان حضرت ابا عبدا… الحسین (ع) نیزگره خورده است. گرچه در نوع کاربری آنها بخصوص اسب، در طی سالیان گذشته تغییراتی رخ داده و روز به روز بر تنوع آن افزوده شده است، اما جایگاه آن همچنان در عزاداریها حفظ شده است.
تا پیش از انقلاب از اسب بیشتر در مراسم تعزیه و شبیه خوانی استفاده می شد و تعداد آن در سطح شهرستان در حد انگشت شمار بود. رام بودن و کَلَک رفتن، از ویژگیهای مهم اسبهای تعزیه بود و تعزیه خوان ها نیز بالطبع، تمایل به استفاده از مرکبی داشتند که اولاً در برابر صدای طبل و شیپور عکس العملی نشان ندهد، دوماً بصورت چهار نعل در یک فضای محدود، کَلَک برود و سوماً نجیب و آرام باشد و تهدیدی برای عزاداران و تماشاگرانی که دورتا دور حسینیه می نشستند نباشد و طبیعی است مرکب داران نیز اسب را در این راستا تربیت می کردند.
در مراسم روز عاشورا علاوه بر تعزیه خوانی، از اسب در کتل بندی شریعه فرات نیز استفاده می کردند بدین صورت که یک نفر در نقش حضرت ابوالفضل العباس (ع) با پوشیدن لباس رزم، سوار بر اسب شده و مشک به دست، به سمت شریعه فرات روانه می شد که خود نوعی تعزیه حضرت ابوالفضل(ع) محسوب می شد و تا به امروز نیز همچنان در برخی محلات میبد بدین نحو اجرا می شود.
با شروع انقلاب و به دنبال آن جنگ تحمیلی، هر از چندگاهی شاهد تشییع پیکر پاک شهیدی بودیم که پس از تشییع در خیابان های شهر، به زادگاهش منتقل می شد. در این مراسم، فرد یا افرادی، لجام اسب بدون زین و راکبی را در دست گرفته و در جلوی عزاداران و تشییع کنندگان حرکت می کردند. آنها معمولاً پارچه ای سفید یا سبز رنگی را بر پشت اسب انداخته و عکسی از شهید را به آن الصاق می کردند و بدین نحو، پای اسب به نشانه اسب بدون راکبِ یاران و اصحاب امام حسین(ع) در روز عاشورا، به مراسم عزاداری شهیدان نیز باز شد. بعدها این حرکت در مراسم تشییع جنازه افراد جوانی که در حوادث متعدد از جمله حوادث ترافیکی جان خود را از دست می دادند مرسوم یافت.
گرچه در طی سالهای اخیر، به دلیل تنوع در نوع و شیوه اجرای مراسم محرم همچون تشکیل کاروان های متعدد، کتل بندی ها، نخل برداری و نخل گردانی ها و… نقش اسب در عزاداریها، پر رنگ تر شده، اما متأسفانه روز به روز از روح معنوی آن کاسته شده است. امروزه دیگر اسب را برای تعزیه خوانی تربیت نمی کنیم، به اسب یاد نمی دهیم طوری به دور حسینیه بچرخد که بدون اینکه آسیبی به عزاداران وارد کند راکبش را از روی زمین بردارد. امروزه دیگر اسب را تزئین نمی کنیم که در میانه میدان و در ظهر عاشورا، خون از سر و رویش جاری شود و سر بر زمین گذارده یا اشک از چشمانش جاری شود. امروزه دیگر اسبان ما نمی آموزند که روز عاشورا لب خود را از هر نوع خوردنی و آشامیدنی ببندند. اسبان امروز دیگر از نسل ذوالجناح نیستند که فقط وقف عزاداری امام حسین (ع) باشند و بس.
ما امروز تلاش می کنیم که اسب را وادار کنیم که در وسط جمعیت دستانش را بالا بیاورد و ضربدری بزند سعی می کنیم به اسبانمان رژه بیاموزیم تا در جلوی مراسم عزاداری حرکاتی موزون از خود نشان بدهند. زیبائیهای اسب خود را به رخ دیگران می کشیم. دوست داریم مردم به اسب ما نگاه کنند و از هم سؤال کنند این اسب کیست و از چه نژادی است؟ سمرقند، انسیاتور، کهکشان و یا…؟ گویا محرم بازار است و ما ماههاست که برای بازاریابی انتظار کشیده ایم.
طبیعی است وقتی روح معنویت از عزاداریهای ما رخت بر بست و به سمت مادیات سوق یافت، دیگر اسب هم نماد محرم نیست. دیگر نه وجود اسب در جلوی حرکت کاروان، ما را به یاد ظهر عاشورای حسینی می اندازد، و نه اسب سوارش مظلومیت سالار شهیدان و یاران باوفایش را به تصویر می کشد. آنچه بعضاً مشاهده می شود، یک عده جوانانی هستند که قابلیت های اسبان خود را به رخ دیگران کشیده و در خیابانها و معابر و در لابلای جمعیت عزادار، جولان داده تا شاید نگاههایی را به سوی خود جذب کنند. کسی حق ندارد به آنها تعرض کند. مرکبی را نیز که بر آن سوارند آزاد است لگد بزند، دندان بگیرد، یک عده زن و بچه مردم را به هراس بیندازد، دست و پای مردم را در زیر سم های تازه نعل شده خود له و لورده کند و آنگاه آب از آب هم تکان نخورد. مگر نه این است که طی سالهای اخیر دهها نفر از شهروندان و عزاداران حسینی در همین شهرستان، از این طریق مصدوم شده اند؟ تاوان معلولیت نوجوانی که سال گذشته طعمه لگد پرانی یکی از همین اسبها شد و زانوی خود را از دست داد یا شهروندی که از ناحیه شکم آسیب دید را چه کسی پس می دهد؟ آیا می شود اینها را به پای قسمت نوشت؟
آری عزیزان مخاطب: اسب مظهر نجابت است، اسب حیوانی با وفاست، نمادی از عزاداری های ما است، اما اگر درست تربیت شود و ما نیز به درستی و آنگونه که در شأن صاحب عزاست از آن بهره بگیریم! لذا اکنون که شهرستان میبد بعنوان یکی از قطب های پرورش اسب در سطح استان و حتی کشور محسوب می شود، و علاقه مندان زیادی نیز داریم که با دید اقتصادی یا بر حسب علاقه، پا به این عرصه گذاشته اند، جا دارد اسبانی را تربیت کرده و راکبانی را بر پشت آنها بنشانیم که نه تنها تهدیدی برای عزاداران نباشند، بلکه صحنه های محرم سال 16 هجری و کاروان حسین ابن علی(ع) و یارانش و نیز کاروان اسرا را برای هر بیننده ای به تصویر بکشیم و این امر، ممکن است حتی اگر در نقش اشقیاء باشیم.
بدیهی است نشان دادن زیبائیها، قابلیت ها و بازاریابی اسب نیز در مراسمی چون برگزاری مسابقات زیبایی اسب که هر ساله در سطح استان و شهرستان برگزار می شود امکان پذیر است و می شود با کمک مسئولین اداره ورزش و جوانان و نیز هیئت اسب سواری، رونقی مضاعف بدان بخشید.

محمدرضا جانب اللهی فیروزآبادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

شورای مشهورین شهر

چ دی ۲۹ , ۱۴۰۰
در قانون اساسی برای پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی، اداره امور روستاها، بخش ها، شهرها، شهرستان ها و استان ها با نظارت شورایی قرار داده شده است که اعضاء آن را مردم انتخاب می کنند.با اجرایی شدن این اصل از قانون […]