خاطره ای از آزاده سرافراز میبـدیدکتر سید محمد میرحاجی فیروزآبادیمدت اسارت : 91 ماه در واقع اصل نزاع بین ایران و عراق دقیقاً تکرار حادثه سال 61 هجری بین امام‌حسین (ع) و یزید بود، با این تفاوت که 1300 سال گذشته ادوات و تجهیزات نسبت به گذر زمان تغییر کرده […]

دوشنبه 27 صفر، نهم دي ماه 1392 در حسرت اينكه چرا امسال اين توفيق از من سلب شد كه آخر ماه صفر طبق سنوات گذشته در جوار علي بن موسي الرضا باشم؟ سخت به فكر فرو رفته و غرق غم و غصه بودم. خاطرات سالهاي گذشته را براي خود مرور […]

تشخیص علت بیماریهای جسمانی،اعصاب وروان و اعتیاد از روی ساعت بیولوژیک(ساعت شروع یا تشدید علائم هشداردهنده بیماریها ومتعاقب آن گاهی تمایل به مصرف مواد مخدر) در چه ساعت یا ساعتهایی از شبانه روز بصورت تکراری علائم هشداردهنده (درد،سوزش،مورمور،داغی،سردی،غش،بی حسّی،سنگینی،لرزش دست و پا،تیک چشم،آلرژی،سستی وبی حالی،خارش،تنگی نفس،تپش قلب،فشار خون،قاعدگی دردناک،خشکی دهان […]

آخر ای مردم ما هم عتباتی داریمکربلایی داریم ، آب فراتی داریمما پر از بوی خوش سیب ، پر از چاووشیموز چمن های مجاور نفحاتی داریمداغ هفتاد و دو گل ، تشنگی از ماست اگردست و رو در تپش رشته قناتی داریمآن سبک بار ترانیم که بر محمل موجساحل امنی […]

آهسته قدم می زد و …با زمزمه می رفتآهسته قدم می زد و …در همهمه می رفتگُل کرده در اقلیم همین خاک دقیقنهفتاد و یکی لاله و …مثل همه می رفتچشمی نگران را به گره بسته دخیلشوقتی که تمام حرم از علقمه می رفتمی رفت که مهتاب به داغش بنشیندخورشید […]

از اوج آسمان غزلی نو به ما رسیدفصلی پر از قنوت ، پر از ربنا رسیدجبریل بود آنکه به عالم نوید دادکشتی نشستگان جهان نا خدا رسیدپیغمبری که با فقرا بر زمین نشستمعراج رفت و تا ملکوت سما رسیددنیا میان جهل « مرکب » اسیر بودیکباره عشق والقلم از ناکجا […]

آسمان روی دو دستش پسری ماه می آورد که ناگاهباغبان یوسف خود را به سر چاه می آورد که ناگاهشاعری قافیه را بی خیر از راه می آورد که ناگاهقاصدک هم خبر از غصه ی جانکاه می آورد که ناگاههر دو در تیررس لانه صیاد نشستند و چنین شدتا که […]

در معرکه جنگی ندارد با شما اواســــب وسپاهی هم ندارد بی گنا(ه) اولب تشنه بود و گریه هایش را فرو دادبا تیـــر زهرآلودتان شد بی صدا اولعنت به آن سنگی که جای قــلب داریدکشتید هفتاد ودو تن, دیـــگر چرا او؟آن طفل شش ماهه مگر شمشیر برداشتآخر کجا کینه, کجا جنگ […]

آسمان پیش آب زانو زد، عکس مهتاب توی آب افتادنور مطلق هبوط کرد انگار،کفر مطلق در اضطراب افتادبغض راه گلوی او را بست، شرمسار از نگاه او شد رودتوی آغوش تشنه ی دریا چند قطره گلاب ناب افتادآب برداشت عکس خود را دید،غرق در اشتیاق لبخندشربنا آتنا رضای حسین(ع)…آن طرف […]

و ظهر روز دهم بود و بی محابا شمردوید خنده کنان از میان صحرا شمرگذشت از همه ی … نه دقیق هفتاد ویکی فرشته که تنها کنار دریا شمربه قول محتشم از آب هم مضایقه کردبه همت همه کوفیان در آنجا شمرسکوت مبهم دشت و صدای مویه و آهو یک […]