ای عزیزم از چه می پرسی که ام من، از کجایم . | من مدیحه خوان فرزند عزیز مصطفایم . |
عاشقم من، عاشق مرثيه خوانان حسینی . | من به صحرای جنون، مجنون لیلای صفایم . |
مفخرم بر هم گنان، هم نام عباس آن که گفتا . | با برادر، زاده ی زهرا تو را من خاک پایم . |
تا که جان باقیست در تن، سرز کویت بر ندارم . | جان نثارم، خادمم، سقّای آل مر تضایم . |
در بدن تا دست دارم،کی رها سازم ز دامان . | زنگ غم ز آینه ی دل، زاده ی زهرا زدایم . |
ای سلیمان، ای ملایک، پاسبان بر من اجازت . | تا بر این اهریمنان دون دنیا فايق ایم . |
نقطه ی پرگار مهرم در سپهرای ولایت . | ذرّه ای من در هوای مهر کوی آشنایم . |
ای فدایی برادر، ای بلندا همّت عباس . | من تو را مرثیه خوان در مجلس آل عبایم . |
هر چه پنداری مرا، نقشي ز نقاش الستم . | رشحه ای از کلک مانی آفرین آرا خدایم . |
خادم گاه سلیمان ادب، آزادم اما . | ریزه خوار خوان فرزند کلام هل اتایم . |
آن که طفل شیر خوار آورد روی دست گفتا . | من که مجرم در زمین کربلا ز عم شمایم . |
راستی این طفل در کیش شما تقصیر کار است؟ . | از منش گیرید و آبش داده، آرید از برایم . |
راسخی اسطوره ی آزاد اندیشان عالم . | داده شده آن گونه کز خجلت برون ناید صدایم . |
هستمی آزادی و آزادم از قید علایق . | دوستدار مردم آزاد بی رنگ و ریایم . |
?عباس آزادی