هنر عاشورایی

حماسه‌ی بزرگ عاشورا که توسط بزرگترین حماسه ساز تاریخ بشریت حسین بن علی‌(ع) رقم خورد، بیشترین تأثیر را بر فرهنگ و هنر ایرانی بر جای گذاشته است و تا جایی که بخش عمده‌ای از دستاوردهای فرهنگی و هنری ایران، مرهون حماسه عاشورا است. این واقعه عظیم تاریخی همچون دیگر وقایع و مفاهیم مقدس بقدری از نظر معنا و مفهوم فراخ و گسترده است که در قالبهای مادی و روزمره نمی گنجد و نمی توان آنرا در قوالب ظاهری بطور کامل و بایسته تبیین کرد. عاشورا حقیقتی است که تنها می تواند ادراک شود اما بیان کامل آن غیر ممکن می نماید. آنچه در فرهنگ عاشورا بعنوان اصل در نظر گرفته می شود مفهوم است. و حضور هنر نیز در این فرهنگ با توجه به مفهوم شکل می گیرد و تمامی اشکال هنری در راستای رسیدن به مفهوم است که معنا پیدا می کند.

«هنر با محور قرار دادن دستیابی به معنا در لایه‌های مختلف فرهنگ عاشورا ترکیب می‌گردد و میان عناصر و ساختهای گوناگون این فرهنگ پدید می آید، از همین رو هنر عاشورایی چنان آمیخته در رفتارهای فرهنگ آن است که باید آن را همراه با این رفتارها و باورها باز شناخت.»

هنری که از مفاهیم و معنایی مقدس سرچشمه گرفته باشد خود هنری مقدس است، تمامی این هنر، اعم از زمان و مکان و ابزار و ارتباط و غیره مقدسند و لذا هنر محرم، هنری مقدس است که بر مبنای باورهای قدسی و الهی شکل گرفته است و اگر این قداست را که از ارکان هنر محرم است از آن حذف کیم همه‌ی رشته های آن از هم می گسلد.

از وجوه تمایز و تفاوت هنر مقدس با سایر فرایندهای هنری، رابطه‌ی میان مخاطب و هنرمند است. در واقع هنرمند، در وهله اول هنرش را نه برای مخاطب که برای خود می آفریند، که برای پالایش، تصفیه و تزکیه روح و تذکر به نفس خود است که دست به آفرینش هنری می زند. هنرمند هنر قدسی ، هنر خود را عبادت می داند و در این راستاست که هنروری می کند و صد البته توجه به این نکته ضروری است که این یگانگی مخاطب و هنرمند سبب نمی‌شود تا هنر عاشورا، هنری انزوا طلب و گوشه گیر و منحصر و محصور در فرد باشد.«بلکه یکی از ویژگیهای این هنر بروز اجتماعی و جنبش بیرونی و جمعی آن است»

و اینگونه است که مثلاً در تعزیه تمامی افراد از بانی و ذاکر گرفته تا شبیه خوان، همه و همه در یک فعالیت جمعی شرکت می جویند و با بوجود آوردن فضایی مشترک سعی در بهره مندی جمعی دارند. بطوریکه در بسیاری از لحظات، یا علی و یا حسین گویان، امام و سایر موافق خوانها را همراهی می‌کنند و از طرف دیگر، با لعن و نفرین و اشک و آه به عناد با اشقیاء خوانها بر می‌خیزند و با حضور در حسینیه یا تکیه‌ای که نماد یک مکان مقدس (کربلا) و با شرکت در یک اتفاق مقدس (عاشورا) و به نیت خیر و ثواب و تزکیه و عبادت جمع می شوند و زمینه بروز هنر عاشورا را فراهم می آورند و «دستاوردها، فرصت مکاشفه و درک فردی را فراهم می سازند. وجه جمعی هنرهای محرم سبب می گردد تا دستاوردها و نشانه های هنری آن به فرمی سنتّی تبدیل شوند و تکرار گردند، تکراری که مسیر انتقال مفاهیم است. این انتقال همراه با خلاقیّت است و خلاقیّت در سطح جمع صورت می‌پذیرد و با درک زمانی و مکانی، همچنین دریافتهای مشترک فردی به دستاوردهای نو و حوزه‌های جدید وارد می‌گردد. این حرکت جمعی و دریافت مکاشفه گرانه فرد عملی آگاهانه نیست بلکه فرآیندی ناآگاهانه است. هنر محرم در شرایطی ناآگاهانه به احساس تزکیه جویی پاسخ می دهد و انسان را به لذت معنوی می رساند. این لذت معنوی جوهره‌ی هنرهای عاشورایی است.

لذت معنوی گامی فراتر از سوگ و سوگواری می نهد» حرکت امام حسین(ع) از مدتها قبل از وقوع حادثه عاشوار حرکتی اجتماعی و نمایشی برای جمع است. جمع مسلمانانی که شاهد نیمه تمام گذاشتن حج از سوی امام سوم شیعیان هستند چه توجیهی برای این عمل امام می یابند؟ جز اینکه اهمیّت حرکت امام را بیشتر از اهمیّت حجی بدانند که در سایه ی حکومت و خلافت خبیثی چون یزید انجام می پذیرد و مگر نه اینست که امام(ع) در لحظه لحظه‌ی قیام خود، نمایشی عظیم از حماسه و جوشش غیرت، آزادگی و حریت به راه انداخته است و لذا هنری که در چنین بستری شکل بگیرد همگانی است و بستری بومی و آیینی دارد.

هنرهای مذهبی می کوشند تا ضمن حفظ فاصله‌ی میان انسان خاکی و گناهکار با مفاهیم حقیقی و آسمانی فرصت پالایش و تزکیه‌ی روحی از طریق هم ذات پنداری با شهدا و اسرای کربلا را می‌نگرند و جوانانی که شاهد به میدان رفتن عباس و اکبر و قاسم(ع) و … هستند و پیرمردانی که جانفشانی حبیب ابن مظاهر را می بینند و … معنا پیدا می کند.

و یک جلوه‌ی زیبای این هم ذات پنداری و تزکیه و پالایش روح آدمی را می توان در شبیه شادی آور مختار، مشاهده کرد.

شیعیان مخلص و شیفته‌ی امام حسین(ع) که در حسرت همراهی با امام و یارانش در واقعه ی کربلا و عطش انتقام از مسببین آن جنایت عظیم تاریخی می سوزند، ابتدا با به هجو کشیدن و به سخره گرفتن شخصیتهای منفی واقعه عاشورا و بعد با هم ذات پنداری با مختار و یارانش در انتقام گرفتن از قاتلان امام(ع) و سایر شهدای کربلا به آرامش روحی می رسند.

و چه زیباست که می بینیم در سیری نماد گرایانه با همسو قرار دادن کسبه خلافکار و بدکار در ردیف قاتلان امام و نشان دادن پلشتی‌های آنها، از این دسته خلافکاران اجتماعی نیز انتقام خود را می‌گیرند و بدین سان در شبیه مختار شاهد نمونه زیبایی از حذف قراردادهای زمانی و مکانی و تطبیق دستاوردها و مفاهیم مقدس با شرایط زمانی و مکانی روز هستیم. و این شاید مهمترین اصل و رمز پویایی و ماندگاری هنرهای مقدس باشد.

اینگونه هنرها به دلیل تأثیرگذاری عمومی به خصوص در حوزه‌ی زیبایی شناسی مذهبی و اجتماعی جای تأمل بیشتری دارند، چرا که بیشترین تأثیر را در طبقات مخاطب خود می گذارند.

تأثیری که قرنهاست در جان و روح طبقات و لایه های اجتماعی رسوخ کرده است.

! سيد ناصر امامي ميبدي

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

بدعت و نوآوری در عزاداریها

د دی ۲۷ , ۱۴۰۰
بدعت پدیده‌ای فرهنگی، اجتماعی است که مبتنی بر نگرش متفاوت انسانهاست و در آن افراد یا گروهها به دلیل عدم رضایت از وضعّیت موجود یا رسیدن به منافع شخصی یا گروهی سعی در ایجاد تغییر در مشي معمول جامعه می‌نمایند. در این میان نوآوریها یی که مورد پسند عرف جامعه […]