هفته خوانی

چند شب پشت سر هم کارم این بود که می رفتم خانه پدربزرگ و اسم و مشخصات اقوام و بستگان را از پدربزرگ و مادربزرگ می پرسیدم. آنها هم به قول خودشان تا اندازه ای که یادشان بود اسم ها را می گفتند. تازه اینها فقط آنهایی بودند که در میبد ساکن بودند. بماند آنهایی که در شهرهای دیگر بودند. باورم نمی شد این همه خویش و قوم داشته باشیم! خیلی ها را باورم نمی شد که رابطه خویش و قومی با آنها داشته باشیم و خیلی ها برای اولین بار بود که اسمشان را می شنیدم. خیلی برایم جالب بود و سؤالات متعددی برایم مطرح شد.اینکه چرا باید همدیگر را نشناسیم؟ چرا باید به این رابطه مهم بی توجه باشیم؟ چرا نباید از فوايد این رابطه استفاده کنیم؟
اول به سراغ آیات و روایات رفتم که ببینم اسلام چه اهمیتی برای اقوام و بستگان قائل است و چه وظائفی را بر عهدۀ ما گذاشته است. اینجا بود که تعجب من دو چندان شد! چرا که دیدم اسلام تحکیم پیوندهای خویشاوندی و استحکام روابط خانوادگی را به شدت مورد تأکید قرار داده و صله رحم را به عنوان یک ارزش الهی واجب نموده است. خداوند رسیدگی به بستگان را در ردیف پرستش خودش دانسته و می فرماید: واعبدوالله و لا تشرکو به شیئاً و بالوالدین احسانا و بذی القربی(نساء آیه 36) خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید و به پدرو مادر و خویشان خود نیکی کنید.
پیامبر اکرم(ص) نیز سفارش زیادی به رعایت صله رحم نموده اند اگر چه مستلزم پیمودن یک سال راه باشد (بحارالانوار ج 74 ص 105)
امیر مؤمنان نیز در سفارشی به فرزند خود می فرماید: خویشان خود را گرامی بدار زیرا آنان بال و پر تو هستند که با آنها پرواز می کنی و اصل و ریشۀ تو می باشند که به ایشان باز می گردی (نهج البلاغه، نامه 31 )
اینجا بود که فهمیدم چرا خدای متعال درابتدای دعوت پیامبر اکرم(ص) ایشان را به دعوت خویشان و بستگان خود به اسلام فرا می خواند. چرا که اگر اقوام و بستگان از همان اول به ایشان ایمان می آورند و یاری می نمودند، پیامبر(ص) در مکه این همه سختی و مشکلات را متحمل نمی شدند.
در منابع فقهی نیز چنین آمده است:صله رحم مطلقاً واجب است هر چند که خویشاوندان انسان مرتد و یا کافر باشند.کفر و فسق سبب سقوط حق خویشاوندی نمی شود، بلکه صله رحم در این گونه موارد امری پسندیده است و چه بسا موجب هدایت و نجات آنها از گمراهی می شود.
به علاوه آثار و برکات مادی و معنوی، دنیایی و آخرتی زیادی برای صله رحم ذکر شده است که ایجاد محبت و علاقه،فراوانی نعمت، طولانی شدن عمر،پاک شدن از گناه و حساب کتاب آسان در قیامت، از جمله آنها می باشد.وقتی به آن همه فامیل و این همه تأکید بر رعایت صله رحم و ارتباط فامیلی نگاه کردم، دیدم هیچ گونه تناسبی بین این دو در فامیل بزرگ ما وجود ندارد.حتی در میان فامیل درجه اول چه رسد به درجه دوم و سوم.
تو این فکر رفتم که چه طور می توانم اونها را به ضرورت این ارتباط توجه بدهم. کار بسیار سخت و مشکلی بود. با چند تا از بزرگترها و تحصیل کرده های فامیل صحبت کردم و به دنبال راه حلی می گشتم که بتونم این فامیل بزرگ را طوری دور هم جمع کنم. صحبتها نتیجه نداد، هر کسی یک چیزی می گفت، البته نا امیدانه و دلسرد کننده.
اما من دلسرد و ناامید نشدم، با خود گفتم اگر چه نمی توانم همه این فامیل را دور هم جمع کنم، ولی می توانم که همین فامیل های درجه اول رو دور هم جمع کنم. بهترین راهی که به نظرم رسید، راه انداختن مجلس هفته خوانی بود. همه را دعوت کردم. اولش خیلی استقبال نمی شد، بعد از چند هفته تعداد بیشتری در این مجالس شرکت کردند و به قول خودمون درست و حسابی گرفت همه اش به برکت امام حسین(ع) بود که زمینه این ارتباط فامیلی به وجود آمد. الان که چند سال از این مجالس می گذرد، کمتر کسی از فامیل است که در این مجالس شرکت نکرده باشد و از فواید و آثار و برکات این ارتباط بهره نبرده باشد. شاید باورتان نشود، اما خیلی از مشکلات افراد فامیل در همین مجالس مطرح و حل شده است و هم اکنون در درجه اول یک محبت و رابطه ای بین فامیل ایجاد شده است و بعد این که این فامیل بزرگ، پشتوانۀ مالی و فکری مهمی برای تک تک افراد فامیل شده اند. قدر همدیگر را می دانند و برای هم ارزش قائلند.
بیاییم قدر همدیگر بدانیم، هنوز هم دیر نیست…

برداشت آزاد- یوسف بدرالدین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

اتحاد هیأت های مذهبی راهکاری برای خدمت بیشتر به اهل بیت(ع)

س دی ۲۸ , ۱۴۰۰
خدمتگزاری در درگاه اهل بیت (ع) افتخاری است که اگر نصیب کسی شود همانا سعادتی با ارزش و بسیار روحانی قسمت او شده و قدردانی از این نعمت لیاقتی را می طلبد که آن نیز ارزشمند است.بر همین اساس پدران و مادران شیعه و مسلمان همواره به درگاه باریتعالی دعا […]