دستهاي برافراشته به سوي آسمان بر روي اندامي زيبا،چشمها و دهانههاي باز براي گرفتن خنكاي نسيم و دلي خنك از ديدار مردمان تشنه كوير كه با كوزه ها و سبوهاي اميد به ديدارش مي آيند و او هيچ يك را نااميد برنميگرداند.
اين توصيفي بود از يك پديده ساخت انسان كوير که در ذهنم آمد.
آب انبار: در يك بررسي ساده و ابتدايي در چگونگي تشكيل هسته هاي جمعيتي شهرها و روستاها و رونق و آبادي آنها به اين مهم برميخوريم كه «هرجا آب است آباداني هست» و اصولا تولد يك شهر و روستا در نقطهاي بوده كه چشمهاي ،رودخانهاي و يا حتي يك چاه يا بركه آب وجود داشته است.
آنچنان كه از شواهد بر مي آيد استان يزد و شهرستان ميبد در گذشته هاي بسيار دور منطقهاي پر آب بوده و كم كم در طول ساليان خشكسالي به اين مناطق هجوم آورده است. ساخت خانه ها بر فراز تپه هاي بلند و دور از رودخانه هاي خشكي كه الان در ميبد و نقاط ديگر شاهد تعدادي از آنها هستيم خود يك گواه تاريخي است. نوشتههاي جهانگردان و ايرانگردان نيز گواه ديگري است.
مردمان كوير اين سخت كوشان هميشه تاريخ اين مرز و بوم با شروع خشكسالي مسئوليتي جديد يافتند و براي پيداكردن آب به اعماق زمين رفتند. قناتها حفر شد، چاهها پديد آمد ويخچالهاي خشتي بنا گردید و…
آب انبارها در گوشه گوشه شهر و روستا و حتي در ميان مزارع و بيابانها روئيد چه بسیار مردمان در سايهاش نشستند و از بركاتش بهره بردند.
آب انبارها به دوشكل ساخته شدهاند: 1- روزباز: كه معروف به آب انبار رو بود 2- آب انبار بسته يا آب انبار شير
آب انبارها از چند قسمت تشكيل شدهاند.
1- مخزن اصلي ذخيره آب معروف به تنوره
2- بادگيرهاي اطراف كه آن هم چند شكل متفاوت كه چند دهنه يا چند چشمه بوده است
3- راه پله هاي ورودي به آب انبار كه معمولا در زير بازارها، يا ورودي مساجد يا در معابر باز ميشدند و معروف به راچينه بودهاند.
آب انبارهاي روباز به صورت يك مخزن طبيعي با چند پله كه مستقيما به مخزن دسترسي پيدا ميكردند و بيشتر در محلهايي بودكه جمعيت كمتري داشت. مثلا بيابانها و صحراها و بيشتر براي استفاده احشامی مانند گوسفند و شتر»
آب انبارهاي داخل شهرها بيشتر آب انبار بسته«آب انبار شير» كه داراي يك يا چند شير براي برداشتن آب بوده است.
در ساخت آب انبار از آجر و ملات ساروج كه مخلوطي از گل، آهك و احتمالا سفيد تخم مرغ براي جاهاي بخصوصي مانند اطراف شير آب كه رطوبت بيشتري به بيرون نفوذ مي كرده ياترك خوردگي احتمالي تنوره بوده است.
طريقه ساخت به اين روش بوده كه ابتدا جاي ساخت را خاكبرداري ميكردند و داخل آن را آب ميانداختند كه زمين نشست احتمالي را داشته باشد و پس از زيرسازي بسيار خوب با آهك و شن يا سنگهايي كه از كوههاي اطراف مي آوردند شروع به ساخت مي كردند.
ساخت تنوره مدت چند روز ادامه داشت چرا كه پس از هر چند چيدمان ديواره هاي مدور، پشت آن با مخلوط آب و گل و آهك و شن بايد پر شود و چند روز به اصطلاح كوفت بيندازد و همين طور تا رسيدن به سقف تنوره، پله ها با آجرهاي فرشي و سقف روي را چينه ها نيز همينطور به شكل زيبايي ساخته ميشد. در آب انبارهايي كه راچينه هاي زيادي داشت ايستگاههايي براي استراحت در نظر گرفته ميشد كه يك پله يا راچينه، پهن و بزرگتر بود. شيرها از جنس برنز يا آلياژي بسيار محكم ساخته ميشد كه ساليان سال دوام
مي آورد و اشكال و خرابي در آن بسيار كم بود به طوريكه آب انبارهايي وجود دارد كه پس از ساخت هنوز شير اولي خود را حفظ كرده است.
طريقه آب گيري انبار به اين صورت بوده است كه هنگام شب با اطلاع قبلي به مردم محل، آب قنات را در آن مي انداختند و علت اين بوده كه در آن زمان خاص هيچ كس در جويهايي كه در منازل بوده شستشوي لباس يا ظرف نداشته باشد. رسوباتي كه در آب انبار ته نشين ميشده چند سال يكبار خالي و آب انبار تميز مي شده است. آب انبارها بيشتر موقوفه بوده كه توسط خيرين ساخته ميشده. سردر ورودي بعضي آب انبارها نيز داراي ساختمانهايي بوده براي نشستن آنهايي كه براي برداشتن آب ميآيند.
در مناطقي كه جمعيتهايي از اقليتهاي مذهبي ساكن بودهاند آب انبارهاي دوشيري نيز وجود داشته است (حسن آباد، مزرعه کلانتر) در بعضی از جاها آب انبارهایی با دو تنوره وجود داشته كه يك نمونه از آن آب انبار جنب مسجد جامع فيروزآباد است كه احتمالا به علت تراكم جمعيتي و برداشت زياد آب به اين فكر افتادهاند كه آب انبارها دومخزنه باشد.
بادگيرها نيز ركن اصلي آب انبارها هستند كه مأموريت گرفتن نسيم خنك و رساندن به آب و خنك كردن آن را برعهده دارند كه تعداد آنها متفاوت است . يك بادگيري ، دوبادگيري و… تا شش بادگيري.
امروزه استفاده از آب انبار بسيار كم شده و بيشتر بناهايي است كه مورد ديدار مسافران و گردشگران شهرهاست. اما در قديم علاوه بر برداشت آب به عنوان يك جاي خنك و مرطوب در ايام بسيار گرم براي استراحت و حتي گذاشتن مواد غذايي از جمله گوشت استفاده ميشده.
آب انبارهاي مدرنيته(يخچال و آبسردكن)
اگر يك روز در شهر ميبد گشت وگذاري داشته باشيم شاهد يك پديده جالب و منحصر به فرد به نام آبسردكن هستيم كه درهيچ شهري نظير آن يافت نميشود استان يزد و بخصوص ميبد پيشگام اين پديده است روزي در جايي خواندم كه آب انبارهاي ميبد چيزي حدود 200 آب انبار است.
بنابرنقل استاد گرامي جناب آقاي عبدالعظيم پويا در كتاب سيماي باستاني شهر ميبد حدود 170 آب انبار ساخته شده و بنابراسناد اداره اوقاف شهرستان ميبد آب انبارها موجود فعلي 85 آب انبار است.
تعداد آب سردكن ها رانميدانم ولي چيزي كه مسلم و محرز است هيچ خيابان يا كوچه يا مسجدي يا حتي معبري وجود ندارد كه خالي از يك يا چند آبسردكن باشد. آبسردكنها بيشتر به ياد تشنه لب كربلا، يادبود شهدا و عزيزان از دست رفته نصب شدهاند. آب و برق آبسردكنها از مغازه هاي نزديك يا منازل يا مساجد مجاور تأمين مي شود. بيشتر آبسردكن هاي نصب شده در ميبد توليد چند كارگاه ساخت آبسردكن در ميبد است و به ندرت آبسردكني از جاهاي ديگر تهيه می شود به منظور جلوگيري از وارد شدن ضربه و افتادن و محافظت بيشتر، اغلب آبسردكنها در يك محفظه آهني جاسازي شده اند و داخل آن ليوانهايي است كه براي استفاده گذاشته شده است.
ياد اون گذشته هاي خوب به خير
سبوها و كوزه ها
روي دوش مردمون
همگي قدم قدم
توراچينا
«صداي پاي آب» رو ميشنيديم
پيرمردا اون بالا
نشسته بودند
يه نفر آب بياره
دم بازار صبح تا صبح
جارومكردند واسه آب
رمضونها مرداشون
مخوابيدن توراچينا
قصابا گوشتا را
اون پايين آويزون مكردند
زناشون جمع مشدند
انبارو جارو مكردند
رونق عجيبي بود
گاهي وقتا صداي شكستن يه كوزه بالا مي اومد
صداي گريه و اشكاي يه كودك
بعدش بالا مي اومد
اما فرداش كه مي شد
خنده مكرد
مادرو باباش براش يه كوزه نو خريدند
اون روزا يادش به خير
ـ پيشنهاد به مسئولين شهر و زيباسازي آن حتي المقدور با توجه به قدمت آب انبار و شهر ميبد به عنوان تجلي يخچال و آب انبار و آبسردكن شكل ظاهري آبسردكنها به صورت كوزه، سبو يا نماي كوچكي از آب انبار مزين گردد. سازندگان آبسردكن هم به منظور رعايت بهداشت در كنار آبسردكنها جايي براي ليوان يكبار مصرف و پس مانده هاي آن قرار دهند وخيرين نسبت به تأمين ليوان اقدام كنند.
حبیب خشایی