گاهي مجبوريم در طي روز با خويشاوندان، همسايگان و يا افرادي سروكار داشته باشيم كه با طرز صحبت كردن يا رفتار خويش، موجبات رنجاندن ما را فراهم مي كنند. گاهي شما به طرز خاصي نسبت به رفتار منفي آنها حساسيت داريد چرا كه مثلا زندگي تان به شكل رضايتبخشي نمي چرخد و رفتار ايشان نيز به سان محركي آتشين، باعث شعله ور شدن ناراحتي اوليه شما مي شود. افرادي هم وجود دارند كه با رفتارشان جوي مملو از حسّ ناراحتي و نارضايتي عمومي ايجاد مي كنند.
اكنون به اين امر مهم ميپردازيم كه چگونه مي توانيم به بهترين وجه ممكن با اين گونه افراد ارتباط داشته باشيم.
افراد بدگو وغيبت كننده
افرادي كه عقده حقارت دارند، زماني كه واقعا مي خواهند بگويند؛ نه؛ مي گويند؛ بله، اين افراد وقتي با فرد ديگري موافق نباشند، به خصوص اگر آن فرد از موقعيت بالاتري برخوردار باشد، قادر نيستند نظر واقعي خود را بيان كنند ومثل يك شيريني شيريناند. اين قبيل افراد به محض ترك اتاق به وسيله فرد مقابل، 180 درجه بر مي گردند و شروع به غيبت كردن و تهمت زدن مي كنند. افراد غيبت كننده هركجا كه بروند، توليد استرس مي كنند، چرا كه هرچند انتقادآنها در مورد فرد غايب، درست باشد، افراد ديگر از گفته هاي طولاني، انتقادآميز و پركينه فرد بدگو، خسته و سير مي شوند. گفته هايي كه هيچ گاه با عمل همراه نميباشند. حتي اين امر موجب ميشود كه فرد شنونده احتمال دهد پشت سر خودش نيز همين بدگويي ها خواهدشد و دچار ترس و تشويش شود و…
راه حلها
1) به صورت خيلي روشن به فرد بدگو بگویید از غيبت و سخن چيني خوشتان نمي آيد . تا وقتي كه اين مطلب را به روشني بيان نكنيد، غيبت كننده تصور مي كند كه شما او را تصديق مي كنيد. اصلا نگران نباشيدكه فرد بدگو پشت سرتان به عيب جويي بپردازد، چون اين فرد احتمالا تا به حال اين كار را كرده است!
2) به فرد بدگو بگوييد كه اگر واقعا دوست دارد اوضاع بهبود يابد، بهتر است فرد غايب در جريان انتقاد قرار گيرد.
3)اگر غيبت كننده به درخواست شما مبني بر تمام كردن سخنهاي انتقاد آميز خود پاسخ نداد، اتاق را ترك كنيد. شما حق داريد كه از صحنه خارج شويد.
4) اگر فردي هستيد كه مورد بدگويي و تهمت قرار گرفته ايد، اين امر را به حال خود نگذاريد و به دقت ببينيد چه چيزي درباره شما گفته شده است. به فردي كه انتقاد و بدگويي هاي فرد ديگر را به شما اطلاع داده است بگوييد كه ميخواهيد با فرد غيبت كننده صحبت كنيد. اگر مردم بدانند كه شما هرگونه سخني چيني را به دقت مورد بررسي و پيگيري قرار مي دهيد، معمولا به كار خود پايان مي دهند.
5) با فرد غيبت كننده ملاقاتي ترتيب دهيد واز او توضيح بخواهيد اين كار روشن مي كند كه شما دوست داريد به جاي اينكه پشت سرتان حرفي زده شود، انتقادات مستقيما به خود شما گفته شود.
افرادي كه از كار و مسئوليت فرار مي كنند.
افرادي كه از زير بار مسئوليت شانه خالي مي كنند،استاد بهانه جويياند. هرگاه لازم است كاري انجام شود يا نياز به دست ياري هست، آنها ناگهان ياد قرار دندان پزشكي مي افتند يا سردرد مي گيرند يا مي گويند كه جراحت قديمي بدنشان دوباره آنها را اذيت مي كند افرادي كه از زير كار در مي روند، احساس مي كنند (يا تظاهر مي كنند) كه به طرز مأيوس كنندهاي با حجم زيادي از بار كاري مواجهاند، در صورتي كه افراد ديگر دوبرابر آن كار را در همان زمان انجام ميدهند. افراد بهانه جو خيلي راحت به كسي كه كوچكترين كاري از آنها تقاضا كند، پاسخ، نه، ميدهند. آنان مثل بچه هاي لوس و در واقع به طرز خودخواهانه هر طور كه لذت مي برند، رفتار مي كنند.
اين قبيل افراد، كوتاه نظر وبيتوجه نسبت به نيازديگرانند. اگر شما مجبوريد كه با فردي كه از مسئوليت شانه خالي ميكند،كار كنيد يا اگر فردي در خانواده شما حاضر به كشيدن وزن خودش هم نيست، احتمالا دچار آزردگي و خشم مي شويد. چرا كه شما بيشتر كارها را انجام ميدهيد ولي فرد بهانه جو فقط غر ميزند!
راه حلها
1) با حقايق رو راست باشيد . زماني را براي فكر كردن به اين مطلب اختصاص دهيد كه آيا شما در متهم كردن فرد به اصطلاح، شانه خالي كن، منطقي هستيد يا نه؟ آيا واقعا آن فرد به اندازه شما كار نميكند؟ آيا دليل قانع كنندهاي براي كم كاري آن فرد وجود دارد يا نه؟
2) با آن فرد به طور خصوصي صحبت كنيد،اگر قانع شديد كه فرد كم كار واقعا از زيركار طفره ميرود، با او صحبت كنيد تا شايد دليلي بيابيد كه علت طفره رفتن آن فرد را توجيه كند. ممكن است واقعا چيزي غير از تنبلي نباشد.
3) موقعيت خود را به روشي سازنده توضيح دهيد به طور خلاصه توضيح دهيد كه عدم كمك فرد كم كار چقدر روي شما اثر دارد. اگر با آرامش وخونسردي اين مطلب را بيان كنيد. نتايج بهتري خواهيد گرفت.
4) يك بحث بهتر را پيش بكشيد و به طور روشن بيان كنيد كه براي بهبود اوضاع چه انتظاراتي از فرد مقابل داريد. آن قدر بحث كنيد تا براي همكاري به طرح جديدي برسيد. ممكن است بازهم كارها دقيقا به طور مساوي تقسيم نشود ولي به ياد داشته باشيد كه هرگونه پيشرفتي خوب است. مي توانيد بعدها هم بحث را از سربگيريد.
آدمهايي كه مدام غر مي زنند
بعضي از افراد عادت دارندكه بي وقفه درباره بدبختي هاي خود حرف بزنند. بار اول بسياري از ما به عنوان تسكين دادن به فرد و از روي دل رحمي كاملا به حرفهاي آنها گوش مي دهيم اگر زندگي سختي داشته باشند، ما در آن موقع يا حتي به دفعات به داستانهاي تكراري آنها گوش مي دهيم وسعي مي كنيم براي بهتر كردن شرايط پيش نهادهاي سازنده ارائه دهيم. ولي دير يا زود دچار ناراحتي و خستگي مي شويم. علامتي كه نشان ميدهد شما با يك آدم غرغروي دائمي مواجهايد اين است كه اين افراد كوچكترين توجهي به پيشنهادهاي سازنده شما ندارند، مثل اين كه اصلا حرفي نزدهايد آنها تنها به فردي احتياج دارند كه زباله احساسات و ناراحتي خود را روي سرش خالي كنند، برخي از اين افراد غرغرو،هميشه دم در شما ايستاده اند يا پشت خط تلفن، شبانه روز سرشما را مي خورند، و اگر شما شكايتي كنيد، با گفتن جملاتي مثل: شما هم مثل بقيه هستيد؛ اهميت نميدهيد؛ و… موجب مي شوند احساس گناه كنيد! و از آنجا كه شما هم نميخواهيد مثل بقيه بي تفاوت باشيد پس دوباره گوش مي كنيد و…
راه حلها
1) زمان گوش دادن به ناله هاي اين افراد را محدود كنيد. اگر آن فرد مورد علاقه شماست، قبل از شروع صحبت ديگري، بگوييد كه وقتتان محدود است. اگر فرد را دوست نداريد، مجبور نيستيد به سخنهاي وي گوش دهيد. اجازه ندهيد ديگران از شما به عنوان محل تخليه زباله هاي روحي خود استفاده كنند.
2) اين را خوب بفهميد كه گوش دادن به ناله هاي فرد مقابل، مشكلي را حل نمي كند. خيلي ها فكر مي كنند با گوش دادن مداوم به ناله هاي فرد مقابل به آن فرد تسكين ميبخشند، اما هميشه اينطور نيست. اگر مشكلي به طور مداوم ، بارها و بارها تكرار شود، همين بيان مداوم روي مشكل اصلي اثر تقويت كننده دارد. افراد غرغرو در پايان سخن خود پرهيجانتر و غير قابل كنترل تر ميشوند؛ چرا كه مشكل به حد انفجار رسيده است. شما با گوش دادن هاي مكرر به ناله هاي فرد مقابل؛نه تنها كمكي نمي كنيد، بلكه وي را از انجام كاري سازنده در مورد مشكل خودش بازداشتهايد.
3)استوار باشيد اگر فرد غرغرو شما را متهم به بي تفاوتي كرد؛ موافقت كنيد! مصر باشد كه تا زماني كه عملي مثبت از وي سرنزده به حرفهايش گوش نكنيد. مي توانيد چيزي مثل اين جمله بگوييد: متأسفم. اگر چه رفتار من از نظر شما بي تفاوتي محسوب مي شود،من نميخواهم دوباره همان داستان تكراري را گوش كنم تا زماني كه دست به عملي نزنيد، اوضاع رو به بهبود نمي رود.