دیگر ز خیمه ها که صدایی نمی رسد دیگر کسی نمی شنود بانگ یا عمو دیگر نمی برد کسی آن مشک خشک را پیش عمو که آب بیاور برای ما گلهای زرد فاطمه هستیم ای عمو گر آب آوری تو همه سرخ می شویم وحشت تمام کرببلا را فرا گرفت […]
سخن عشق
اینجا، دوباره زمزمه غم فراهم است احساس میشود که دوباره محرم است بر دوش بام، بیرق ماتم نهادهاند رنگ نگاه مردم ما رنگ ماتم است باران دیدههای بهاری روان شدند اندوه باغ و چشمه در اینجا مجسم است این دستها، به سینه روانند، تا سحر پای بلند عشق، در […]
میدرخشد در اوج ظلمت شب ماه و هفتاد و دو ستاره عشق مانده زینب(س) میان این صحرا تا نماید مگر نظاره عشق بنگرد با دو چشم خونبارش جسم گلگون و پارهپاره عشق خطبهای خواند از تمام وجود بر بلندای صد مناره عشق کاروانی به راه اندازد دختر پاک […]
حسین خواهش اصغر زدست خواهر داشت در آن نگاه که در لحظههای آخر داشت ندانم از چه غریبانه تکیه زد بر نی به گاهواره کسی که هنوز اصغر داشت حسین اصغر خود را چو کرد بر سر دست میان معرکه عزم جهاد اکبر داشت اگر چه طفل به مکتب نرفته […]
باغ گل یاس ذکر سقای حرم باب نجات است هنوز عکسی از ماه چو بر آینه آب افتاد علقمه تشنهلب آب حیات است هنوز لب دریاست که ذکرش صلوات است هنوز چهره ماه تو دل برده و بیتابم کردیاد اون روزی بخیر که در کنار […]
ز پروانه گیرم نشانی ز گلهای سرخزبان قاصر آمد که نجوا کند وصف عشقجهان در تکاپوی جولان و رزمش شدیجهانی به ماتم نشست و زمین داغ شدبه مانند شبنم چکید از دل صخرههاشفقگونه هنگام رزمش جهان خون گرفتزند بوسه بر تاج زرین ملک روزوشبمدد جستم از راز پنهان و شبهای […]
غیر از غم گیسوی تو ای یار ندارم من سوخته پروانه عشقم به غریبی زندانی عشق تو در این محکمه ظلم مظلوم ترین مرد در این شهر علی بود من از نی و آتش نفتادم دگر از پای دستم به طناب و لب پرخون بدنی زخم با خون بر این […]
شه دین گفت من این شور که در سر دارم نه به دل باک ز شمشیر و ز خنجر دارم کوفیان در دل من نیست غم کشته شدن وحشت از بی کسی آل پیمبر دارم ای گروهی که ز اسلام ندارید خبر این مگر تاج نبی نیست […]
حماسه ساز مردی ! ز شط باور سبزت وضو گرفتزینب ! حماسه ساز حماسی ترین قیامای آفتاب ! زلزله در شش جهت فکنددر گوش کوفه غنچه خشمت گل آفریدبر کام تو صدای خداوند ذوالفقارشعر ( امید ) تا ابدیت بهار است تاریخ زن ز غیرت تو آبرو گرفتروح شرافت […]
از نسل ستارها خوب ِ همه ي هزاره هايي عباس سرشارتر از اشاره هايي عباس از طايفه ي ستاره هايي عباس زيبا بودي، ماه صدايت كردند اصالت خورشيد آبّي تمام زردهايي عباس خورشيد تمام سردهايي عباس داروي تمام دردهايي عباس بگذار اصالت تو را فاش كنم […]