طبل بنوازید… طبل بنوازید… طبال ها…

به نظر می رسد این جملات را نخستین انسانهای روی زمین بکار برده باشند. انسانهایی که روبروی غارهای اقامتی خود آتش روشن می کردند و باضربه زدن روی هر جسمی که در دسترسشان بود اخبار ومکالماتی را بین هم دیگر رد و بدل می کردند.
برای خبرکردن، ترساندن تجاوز گران و حیوانات، عزا گرفتن، جشن گرفتن همه شاد بودن ها، همه غمها و خلاصه کلام برای هر امری که پیش می آمد، صداهای موزونی را که حاصل زدن ضربه هایی بر یک جسم ارتعاشی بود، پدید آورند بعدها از حیواناتی که شکار می کردند بهره بردند و پوست آن ها را برای پیدایش وسیله‌ای استفاده کردند که امروزه ما آن را «طبل» می‌نامیم. با گسترش جوامع بشری طبل ها هم همراه انسانها رشد کردند و در اکثر صحنه‌های انسانی وارد شد. حالا دیگر جنگ بدون طبل معنا نداشت. سربازان بدون طبل، انسانهای معمولی بودند. مراسمی که در آن طبل نبود، اصلا مراسم نبود. پادشاهان و وزرا ‌برای خود طبالها و طبلهای مخصوص داشتند. کم کم موسیقی وارد طبل شد و آمیختگی عجیبی با طبل پیدا نمود. جشنها و کارناوالها، مراسم مذهبی و دسته ها و عزاداریها، ارتشهای جهان، سالن های موسیقی، کنسرت‌ها، حتی مسابقات ورزشی همه و همه مجهز به انواع طبل و دهل گردیدند. حال با این اوصاف نگاهی هرچند مختصر به چگونگی ساخت طبل و آن هم طبلهای سنتی (پوست) بیندازیم نه به منظور ابطال وقت و نوشتن چند سطر و گرفتن اوقات عزیز دوستان، بلکه آشنایی با سبکها و سنتهای دیرین شهر و دیار خود واحیاء بعضی از سنتهای زیبای در حال فراموشی.
پوست طبل: برای ساخت یک طبل پوست ابتدا پوست گوسفند را انتخاب می‌کردند . وقتی نام از گوسفند برده می شود منظور همه نوع گوسفندی نیست. پوست طبل برای آنکه صدای خوب و مقاومت بهتری داشته باشد می‌بایست از پوست «بز» باشد. باز در بین «بزها» پوست نرها از ماده‌ها بهتر بود. ابتدا پوست را خشک می کردند برای این کار پوست به دیوار و با میخ نصب می‌شد تا صاف و بدون چروک شود بعد با تیغ یا چاقو و یا حتی شیشه آن را می تراشیدند . پوست خشک تراش، هم صدای بهتری داشت و هم مقاومت بهتری. شاید به ذهنمان برسد چرا با مواد امروزی پوست را صاف و بدون مو نمی‌کردند؟ مثلا با موادی مثل آهک یا مواد شیمیایی اینکار را می کردند. در توضیح باید بگوییم که به هیچ عنوان پوستی که با ‌آهک درست شود، صدای خوبی ندارد و مقاومت کمتری نیز دارد و آن به علت درآمدن پیازهای مو می باشد که پوست را به حالت شلی و کم مقاومت در می آورد.
مرحله بعد درست نمودن «عام» طبل بود. عام به اصطلاح، ‌استوانه‌ای است که پوست روی آن بسته می شود. در زمان های قدیم با چوب عام را درست می کردند اما امروزه با فلز آن را می‌سازند. در مناطق خودمان بیشتر از بریده شدن بشکه‌ها و چیزهایی که به صورت استوانه است، استفاده می‌شود.
«عام چوبی» دایره باریکی از چوب که دور عام فلزی بسته می‌شود. علت این کار پاره نشدن پوست توسط لبه‌های عام فلزی است. عام چوبی را بیشتر با «چسب سریشم» یا چسب «چوب» می چسباندند برای عام چوبی نیز بیشتر از عام غربالها استفاده می‌کردند.
«روده گوسفند» برای بستن پوست بر روی عام استفاده می شده است. «چوب طبل» از چوبهای تراشیده شده که برای طبل های سربازی چوب معمولی کوچک و برای «دهل» چوب بزرگتر و پارچه پیچ یا نمد پیچ استفاده می شد. بعد از آماده کردن این لوازم پوست تراشیده شده را به آب می انداختند تا خیس شود. دورعام چوبی متصل به عام فلزی را «سریشم» می زدند. پوست را کشیده و روی عام می بستند و با میخهای خیلی ریز آن را به عام چوبی متصل و محکم می کردند. مرحله استحکام هنوز ادامه داشت بعد با روده‌ گوسفند صورت می گرفت. دور آن و روی میخها را می‌بستند. یعنی نصب پوست در سه مرحله چسب و میخ و بستن با روده گوسفند. در بعضی طبلها زیر طبلها و داخل عام را سیم هایی نصب می کردند به منظور حفظ دایره بودن و استحکام «عام» گاهی زنگهای برنزی بسیار ریزی «زنگوله» در سیمها نصب می شد تا هنگام طبل زدن صدای دلنشینی داشته باشد البته در همه طبلها اینطور نبود. «دهلها» را که همان طبل اما در نوع بزرگ هستند نیز به همین منوال با پوستهای بزرگتر و یا پوست گوساله درست می کردند.
نگهداری طبلها نیز مهم بود. بعد از هر مراسم طبلها به دیوار آویخته می شد تا از حشراتی مانند موریانه و غیره حفظ شود و از آسیب و دست خوردن در امان باشد.
سنت های طبالها و طبل نواختن:
طبال ها برای خود سنت های به خصوصی داشتند. پیشکسوتان در جلو و کوچکترها و مبتدیان درکنار بزرگترها‌، سنجها در اطراف و شیپور و شوتک زن هم در گوشه‌ای با فاصله از طبالها قرار می‌گرفتند. در تعزیه‌ها 7 رقم طبل نواخته می شد. که بعضی از آنها سه تایی، پنج تایی، و نه تایی، حماسی و جنگی، سه ضرب،‌ عزا، شادی، ورودیه، خروج و خاتمه مراسم. اما امروزه متأسفانه با ورود موسیقی های جدید و طبل های پلاستیکی این سبکها از بین رفته و موقعیت و زمان چگونه طبل زدنها نیز تغییر یا اصلا به ورطه فراموشی رفته و همه جا مثل هم طبل نواخته می‌شود. طبالها در سالهای گذشته در تعزیه لباس قرمز می‌پوشیدند. ولی امروز از لباسهای شخصی استفاده می‌شود. موقع و هنگام طبل زدن به دو صورت تعیین می‌شد گاهی خود طبالها می دانستند در کجای تعزیه باید طبل بنوازند، گاهی هم تعزیه خوان (موافق خوان و مخالف خوان) امر به زدن طبل می‌کردند و این امر و نهی به صورت شعری دوبیتی یا تک بیتی بود به عنوان مثال: «بزن طبال بر طبل بلا آهسته آهسته».
رسم قدیمی بعضی محله‌ها این بود که گوشت هایی را که جلوی نخل قربانی می‌کردند را بین زحمتکشان عزا و تعزیه تقسیم می‌کردند. به عنوان مثال پوست و مقداری گوشت مخصوص طبال ها بود، کله و پاچه گوسفند یا گاو قربانی مخصوص ایفا کننده نقش شیر بود. گاهی نیز مزد طبالها غیر نقدی بود مثلا گندم،‌ جو یا خرما.
طبل در محلات میبد:
تقریبا طبل و نواختن آن در اکثر مناطق میبد رسم و معمول است. بیشترین تعداد طبالها را در زمان قدیم اهل فیروزآباد، ‌مهرجرد، ده آباد و بیده بوده اند. اما هر منطقه‌ای به نوبه خود طبالهای زیادی داشته است. طبالها اصولا دو یا سه طبل داشته‌اند و در مراسم های مختلف مانند تعزیه، کارناوال خروج مختار و ماه مبارک رمضان برای اعلام فرا رسیدن ماه رمضان و سحرها برای بیدار کردن مردم استفاده می کردند. در شهرستان میبد کمتر ساخت «دهل» مرسوم بوده و بیشتر در شهرهای اردکان و اشکذر ساخته می شده است. در برنامه خروج مختار که در فیروزآباد صبح روز نوروز در فیروزآباد برگزار می‌شده، همایش بزرگ طبال ها با طبل هایشان بوده است، چرا که بر روی هر شتری یک طبال به نواختن طبل مشغول بوده که این برنامه متأسفانه سالها است به ورطه فراموشی رفته است.
دعوت از طبالها در تعزیه توسط بانی تعزیه صورت می گرفته و معرفی طبالها به بانی وظیفه تعزیه خوانان بوده است. بعضی گروههای تعزیه نیز طبالهای مخصوص خود، همراه داشته اند.
در تعزیه‌هایی مانند عباس تعداد طبال ها بیشتر بوده و هنگامی که ابن سعد و شمر به صحنه می آمدند در جلوی آنها طبل نواخته می‌شده و دوباره هنگامی که حضرت ابوالفضل(ع) به مصاف آنها می‌آمد نیز طبل نواخته می‌شده است و حالت نواختن نیز فرق می کرده است.
در تابستان که معمولا طبل ها خشک می شد طبالها هنگام رفتن به تعزیه با آب آن را خیس می کردند و در زمستان آنرا جلوی آتش می گرفتند.
صدای طبل های پوستی به گونه‌ای بود که گوش را اذیت نمی‌کرد و به قول امروزی‌ها آلودگی صوتی ایجاد نمی‌کرد برعکس طبل های امروزی که صدای آن بعضی مواقع گوشخراش است. به این امید که جوانان و عزاداران امروز قدر گذشتگان را بدانند و نگذارند بعضی رسمها و مراسمهای قدیمی به عرصه فراموشی سپرده شود.
طبلهای سنتی احیا شود
تعزیه با نغمه‌اش زیبا شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

طوفان عطش

چ دی ۲۹ , ۱۴۰۰
دیــــــوان غزل ســـــاخته ابیـــــــات نگـــــاهشآرایــــــه بـــــه تصویر کشد زلــــــــف سیاهشکـــــوهــــــــی که بر افراشته بر دوش علم رابـــــا عشق گــــــره خــــورده نگاهی به نگاهشآن مــــــــــــاه که دریاعطش از معرفتش داشتخورشیــــد شده معتکـــف صــــورت مــــــــاهشدریـــــای کـــــرم بــــوده و بـــــی واسطه دریازانــــو زده بــــا مــــوج بلنـــــدی سر راهــــشانگـــــار شده هـــــمـــــــره آیینـــــه و قــــرآناشک […]